اشتباهات رایج کارآفرینان در راهاندازی یک کسب و کار
اشتباهات رایج کارآفرینان در راهاندازی یک کسب و کار
1. اهداف غیر واقعی و سنجشناپذیر
کارآفرینان ممکن است در ارزیابی اهداف مالی و غیرمالی در چند سال اول شروع کسب و کارشان به دلایل مختلف از جمله فقدان آموزش و تجربه لازم دچار اشتباه شوند. چنین اشتباهی میتواند مشکلات مهمی از جمله عدم توانایی در بازپرداخت بدهیها و تعهدات مالی برای ایشان به وجود آورد.
کسی که قصد دارد یک کسب و کار جدید راهاندازی کند، میبایستی بداند که چه شاخصهایی را برای هدفگذاری خود انتخاب کند و این هدفگذاری را چگونه انجام دهد. در صورتی که شاخص مناسبی برای هدفگذاری انتخاب نشود، سنجش و ارزیابی عملکرد با توجه به این شاخصها به دلایلی همچون ابهام و سنجشناپذیری شاخصها میسر نخواهد شد.
در صورت انتخاب شاخصهای مناسب برای هدفگذاری، تعیین اهداف نیز اهمیت قابل ملاحظهای خواهد داشت. هدفگذاری بیش از حد پایین و یا بالا هر دو میتوانند به یک اندازه مانعی برای موفقیت یک کسب و کار جدید باشند. استفاده از تجربه کسانی که سابقه فعالیت در زمینه کسب و کار مورد نظر را داشتهاند در این مرحله میتواند بسیار موثر و یاریرسان باشد.
2. پیشبینی غیرواقعی هزینهها
از آن جایی که بسیاری از هزینهها در راهاندازی و اداره یک کسب و کار اصطلاحاً پنهان هستند و فردی که فاقد تجربه لازم در این زمینه است از آنها اطلاعی ندارد، بسیار محتمل است که کارآفرینان نوپا در تخمین میزان هزینههای راهاندازی کسب و کار و ادامه فعالیت خود دچار اشتباه شوند. بدیهی است که چنین اشتباهی به سادگی میتواند سبب شود به دلیل عدم پیشبینی منابع مالی کافی، ادامه فعالیت برای کارآفرینان در میانه راه ناممکن شود.
در این زمینه کسی که قصد راهاندازی یک کسب و کار جدید دارد در صورتی که فاقد تجربه انجام چنین کاری است، باید از راهنمایی کسانی که تخصص و تجربه لازم در این زمینه را دارند استفاده کند. فهرستهایی که از موارد مختلف هزینههای راهاندازی و اداره یک کسب و کار وجود دارد در این مرحله میتواند برای کارآفرینان یاریکننده باشد.
3. عدم پیشبینی موانع
موانع مختلفی پیش روی یک کارآفرین یا فردی که قصد راهاندازی یک کسب و کار جدید را دارد قرار دارد. عدم شناخت کافی از این موانع و عدم پیشبینی راه حل مناسب در برخورد با این مشکلات میتواند منجر به شکست یک کسب و کار شود. از همین رو فرد قبل از راهاندازی کسب و کار خود میبایستی شناخت کافی از موانع و مشکلات پیش روی خود در زمینههای مختلف مانند موانع قانونی، موانع در اعطای وام و کسب اعتبار و ... داشته باشد.
4. عدم تعهد کافی
بسیاری کارآفرینان ممکن است که کسب و کار جدید خود را به صورت پاره وقت یا فعالیتی صرفاً تفننی در کنار شغل اصلی خود دنبال کنند و به همین دلیل یا سایر دلایل تعهد و تقید کافی نسبت به کسب و کار جدید خود نداشته باشند. چنین اشتباهی سبب میشود که فرد زمان و هزینههای مورد نیاز برای دستیابی به عملکرد مطلوب را صرف نکند و در مراحل اولیه کار خود با شکست مواجه شود. این افراد باید بدانند که راهاندازی یک کسب و کار جدید یک فعالیت جدی است که بدون صرف وقت و انجام تلاش کافی هیچگاه به موفقیت نخواهد انجامید. کسی که تصمیم به راهاندازی یک کسب و کار جدید را دارد باید پیش از شروع فعالیتهایش قاطعانه تصمیم بگیرد که از هیچ تلاش و کوششی برای دستیابی به موفقیت اجتناب نکند.
5. فقدان ارزیابی مناسب از مشتری و بازار
بسیاری کارآفرینان بدون این که مشتری و بازار هدف خود را مشخص کنند شروع به کار میکنند. این افراد صرفاً به دنبال عملی کردن ایدهای که در ذهن دارند و از نظرشان ایدهای بکر است هستند. این که کارآفرینی به محصول یا خدمتی علاقه شخصی داشته باشد بدان معنا نیست که دیگران آن را خواهند خرید. بسیاری از اختراعات ارائه شده به سازمان ثبت اختراعات امریکا هرگز راهی به بازار نمییابند زیرا هیچ مشتریای برای خرید آنها وجود ندارد و در واقع هیچ بازاری برای آنها ایجاد نشده است. عامل اصلی که سبب میشود کارآفرینان مرتکب چنین اشتباهی شوند عدم توجه به چند سوال ساده اما اساسی در مورد مشتری و بازار محصول یا خدمت است. سوالاتی مانند این که چه کسی و با چه مشخصاتی این محصول را خواهد خرید؟ مشتری بالقوه چگونه از وجود این محصول یا خدمت آگاهی خواهد یافت؟ مشتری مورد نظر چه میزان حاضر است برای این محصول یا خدمت هزینه کند؟ و سوالات دیگری از این دست.
6. میزان ریسکپذیری یا ریسکگریزی نامناسب
دو اشتباه رایجی که سبب شکست بسیاری از کارآفرینان میشود عدم اتخاذ رویه مناسب در رویارویی با انواع مخاطرات پیش روی یک کارآفرین است. برخی کارآفرینان جسارت لازم در پذیرفتن مخاطرات را ندارند. به همین دلیل ممکن است در جایی که صرف برخی هزینهها برای دستیابی به موفقیت اجتنابناپذیر است به علت ترس از پذیرش تعهدات مالی و یا از دست رفتن سرمایهشان از دریافت وام یا صرف منابع شخص خود بپرهیزند و سبب عدم موفقیت کسب و کارشان شوند.
همچنین ریسکپذیری بالا و نامعقول نیز ممکن است سبب شکست و وارد آمدن خسارات جبران ناپذیر به یک کارآفرین شود. فرد ممکن است به صرف داشتن یک ایده نو و قبل از انجام ارزیابیهای لازم پیش از راهاندازی کسب و کار خود شغل فعلی خود را رها کرده و تمام منابع مالی و غیرمالی خود را درگیر کسب و کار جدید خود کند. در چنین حالتی در صورت شکست جبران آن بسیار مشکل و غیرممکن خواهد بود. از خصوصیات اصلی یک کارآفرین موفق آن است که ریسکپذیری معقولی داشته باشد.
7. عدم اقدام به موقع و از دست دادن فرصت مناسب
همان گونه که تعجیل در شروع یک کسب و کار پیش از انجام بررسیها و برنامهریزیهای لازم میتواند منجر به شکست و عدم موفقیت شود، تاخیر در راهاندازی کسب و کار و صرف هزینه و زمان بیش از اندازه برای بررسی و ارزیابی طرح مورد نظر برای راهاندازی کسب و کار نیز میتواند زیانآور باشد. کسی که در فکر راهاندازی یک کسب و کار جدید است باید درک مناسبی از شرایط محیط در زمانهای مختلف داشته باشد تا بتواند احتمال موفقیت کسب و کار خود را بیشینه کند. این موضوع در فضای کسب و کار امروز که عمر محصولات و تکنولوژیها بسیار کوتاه است اهمیت دوچندانی یافته است.
8. عدم بهرهگیری از مشاوره
ممکن است یک کارآفرین تمام توجه و تمرکز خود را متوجه ایده جدید خود برای راهاندازی کسب و کار کند و از موارد دیگری که در موفقیت کسب و کار جدید نقش مهمی دارند غفلت کند. مهارت در زمینههایی همچون برنامهریزی، سازماندهی، بازاریابی، حسابداری و ... از جمله مواردی هستند که برای موفقیت یک کسب و کار جدید ضروری هستند. استفاده از تجربه و مشاوره افراد متخصص در هر یک از این زمینهها برای دستیابی به موفقیت الزامی است. در صورتی که یک کارآفرین تمام توجه خود را به ایده و جنبههای فنی کسب و کار خود معطوف کند و از توجه به سایر موارد غفلت ورزد به احتمال قوی با شکست مواجه خواهد شد.
9. تمایل به اجرای همه امور و ترس از سپردن کارها به دیگران
یک کارآفرین ممکن است به علت تعلق خاطر شدید به ایده خود برای راهاندازی کسب و کار و همچنین تصور دستیابی به سود فراوان بخواهد تمام فعالیتهای مرتبط با راهاندازی و اداره یک کسب و کار را خود به تنهایی بر عهده بگیرد. فردی که قصد راهاندازی یک کسب و کار جدید دارد بایستی درک درستی از تواناییها و نقاط ضعف خود داشته باشد و همچنین روحیه انجام کار گروهی را در خود تقویت کند تا بتواند با بهرهگیری از تخصص سایرین در زمینههای مختلف موجبات موفقیت کسب و کار خود را فراهم آورد. یک کارآفرین هر قدر هم که فردی توانا باشد، با محدودیتهایی مواجه است و دست آخر ناگزیر از سپردن برخی وظایف به دیگران است. عدم درک چنین مسالهای از سوی بسیاری از کارآفرینان موجه عدم موفقیت کسب و کار در مراحل اولیه و یا به ویژه در مراحل رشد خواهد شد.
10. اتخاذ تصمیمات بدون توجه کافی به نقاط قوت و ضعف خود
کسی که قصد راهاندازی یک کسب و کار جدید دارد بایستی ارزیابی مناسبی از ضعفها و قوتها درونی خود و گروه همکارش داشته باشد. در صورتی که به درستی تشخیص ندهد در چه زمینههایی دارای قوت است و میتواند نسبت به رقبای احتمالی خود مزیت رقابتی کسب کند احتمال موفقیت خود را به شدت کاهش میدهد. وی همچنین باید متوجه نقاط ضعف خود باشد تا پیشبینیهای لازم برای جلوگیری از مشکلات احتمالی را بنماید. به عنوان مثال میزان منابع مالی که فرد در آغاز فعالیت خود در دسترس دارد نقش مهمی در تصمیمگیری در مورد اندازه سازمانی دارد که برای عملی نمودن طرح کسب و کار خود تشکیل خواهد داد. عدم توجه به چنین مسائلی به سادگی میتواند موجبات شکست فرد را فراهم آورد.
11. اتخاذ تصمیمات بدون توجه کافی به فرصتها و تهدیدهای پیش رو
فرصتها و تهدیدهایی که از جانب محیط بیرونی متوجه هر کسب و کاری است از جمله مواردی است که در هر تصمیمگیری مهم باید حتما مورد توجه قرار گیرند. ارزیابی درست از محیط بیرونی باید قبل از اقدام به هر عملی انجام شود و نتایج این ارزیابی در اتخاذ تصمیمات مورد توجه قرار گیرد. توجه به مشتریان، رقبا، توزیعکنندگان، تامینکنندگان، قوانین و سایر موارد در اتخاذ تصمیمات باید مد نظر قرار گیرند و عدم توجه به آنها موجبات شکست و عدم موفقیت کسب و کار را فراهم خواهد آورد.
12. مدیریت نامناسب جریان وجوه نقد
یکی از مهمترین موارد در راهاندازی و اداره یک کسب و کار، فعالیتهای مربوط به حسابداری و مدیریت جریان وجوه نقد است. آمار حکایت از آن دارد که بسیاری از کسب و کارهای بزرگ به دلیل مدریت نامناسب جریان وجود نقد خود با مشکلات اساسی مواجه میشوند که در نهایت منجر به ورشکستگی آنها میشود. کسی که قصد راهاندازی یک کسب و کار جدید دارد بایستی توجه کند که حتی در صورت پیشبینی مناسب منابع مالی به دلیل عدم دسترسی به این منابع در زمان مناسب و در اختیار نبودن نقدینگی مورد نیاز ممکن است کسب و کار وی با موانع و مشکلات جدی مواجه شود. استفاده از تجربه و مهارت افراد متخصص در زمینه حسابداری و مدریت جریان وجوه نقد عامل مهمی است که در هنگام راهاندازی یک کسب و کار جدید بایستی حتماً مورد توجه قرار گیرد.
13. عدم توجه کافی به کدهای اخلاقی در کسب و کار
از مواردی که منجر به موفقیت کسب و کارها در دراز مدت میشود، توجه به کدهای اخلاقی و رعایت آنها در کسب و کار است. گردانندگان یک کسب و کار برای ایجاد ارتباطی برد-برد و دراز مدت با کلیه ذینفعانشان (سهامداران، مشتریان، تامینکنندگان، توزیعکنندگان، دولت و ...) و کسب اعتماد ایشان میبایست اخلاق حرفهای را در کسب و کار خود رعایت کنند. زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی برای کسب سود در کوتاه مدت، اشتباهی است که هزینههای بعضاً جبرانناپذیری را در بلند مدت برای کسب و کارهای نوپا به دنبال خواهد داشت.